روان شناسی و مشاوره و مقالات روان شناسی، اختلالات رفتاری و روانی

روان شناسی و مشاوره و مقالات روان شناسی، اختلالات رفتاری و روانی

روان شناسی و مشاوره و مقالات روان شناسی، اختلالات رفتاری و روانی

روان شناسی و مشاوره و مقالات روان شناسی، اختلالات رفتاری و روانی

عزّت نفس

عزّت نفس
سال عزّت و افتخار حسینى, فرصتى است تا ارادت مندان و عاشقان حسین بن على(ع) پیرامون زندگى و مبارزات آن امام همام مطالعه کرده و راه دست یابى به عزّت و عزّتمندى و عزّتمدارى را فرا گرفته و با پیروى از آن نمونه کامل و به برکت اسلام و قرآن و خون سیدالشهدا(ع), براى خود افتخار و سربلندى کسب کنند.
معنا و مفهوم عزّت
عزّت از مهم ترین و بنیادى ترین اصول تربیتى اسلام است, زیرا اساس تربیت, عزّت است. اگر فرد با عزّت رشد کند و تربیت شود, به حالتى دست مى یابد که پیوسته و در هر اوضاع و احوالى استوار باشد. عزّت آن حالتى است در انسان که نمى گذارد مغلوب کسى شود و شکست بخورد. راغب در مفردات مى گوید: عزّت در اصل, آن حالتى است که انسان را مقاوم و شکست ناپذیر مى سازد.1
عزیز به کسى مى گویند که بر همه قاهر است و کسى نمى تواند بر او چیره شود. اگر خداى متعال (عزیز) است, به این دلیل است که او ذاتى است که هیچ چیزى از هیچ جهت نمى تواند بر او غلبه کند و موجودات عالم در برابر او ذلیل و ضعیف هستند, چون همه موجودات, ذاتاً فقیر و نیازمندند, مگر آن که خداوند متعال از رحمت بى انتهاى خویش, بهره اى از عزّت به آنان ببخشد: (وَلِلّهِ العِزَّةُ وَلِرَسُولِه وَلِلْمُؤْمنینَ).2 عزّت فقط از آن خداوند است و هرکس که خواهان عزّت است, باید از خداوند بخواهد.
حقیقت عزّت
در حدیثى از پیامبر(ص) نقل شده که فرمود: (پروردگار شما همه روزه مى گوید: منم عزیز و هرکس عزّت دو جهان خواهد, باید اطاعت عزیز کند). 3 در حقیقت, انسان آگاه و مؤمن باید آب را از دریا بگیرد که آب فراوان و زلال آن جاست. قرآن مى فرماید: (مَنْ کَانَ یُرِیدُ العِزَّةَ فَلِلّهِ العِزَّةُ جَمیعاً;4 هرکه بزرگى و ارجمندى خواهد, پس بداند که بزرگى همه از خداست). امام حسن مجتبى(ع) در ساعات آخر عمرشان, هنگامى که یکى از یارانش به نام (جنادة بن ابى سفیان) از او اندرز خواست, ضمن نصایح ارزنده به وى فرمود: (هرگاه بخواهى بدون داشتن قبیله, عزیز باشى و بدون قدرت و حکومت, هیبت داشته باشى, از سایه ذلّت معصیت خدا بیرون آى و در پناه عزّت اطاعت او قرار گیر.)
عزّت مخصوص خداوند و دوستان اوست
در بعضى از آیات قرآن, (عزّت) علاوه بر خداوند, براى مؤمنان و پیامبر(ص) نیز قرار داده شده است, چرا که اولیا و دوستان خدا, پرتوى از عزّت او هستند; یعنى از پرتو عزّت پروردگار, عزّت کسب مى کنند و در مسیر اطاعت و عبادت او قدم برمى دارند.
در روایات اسلامى تأکید شده است که مؤمن نباید وسایل و زمینه هاى ذلت خویش را فراهم سازد, چون خداوند خواسته که او عزیز و سربلند باشد و براى حفظ این عزّت بکوشد. امام صادق(ع) فرمودند: (مؤمن عزیز است و ذلیل نخواهد بود, مؤمن از کوه محکم تر و پر صلابت تر است, چرا که کوه را با کلنگ ها ممکن است سوراخ کرد, ولى چیزى از دین مؤمن هرگز کنده نمى شود.)5
هنگامى که پیامبراکرم(ص), به اتفاق مسلمانان مشغول حفر خندق بودند, سنگ سفید و سختى پیدا شد که مسلمانان از حرکت دادن و شکستن آن عاجز ماندند. سلمان به حضور پیامبر رسید و ماجرا را عرض کرد. پیامبر وارد خندق شد و با کلنگ, سه مرتبه بر آن سنگ زد و هر سه مرتبه, جرقه اى از سنگ بلند شد و سنگ شکست. صداى تکبیر و خوشحالى پیامبر و مسلمانان بلند شد. سلمان از وضع عجیب و خوشحال پیامبر جویا شد, پیامبر(ص) فرمودند: (در میان جرقه اول, کاخ هاى حیره و مدائن را دیدم, جبرئیل به من بشارت داد که آن ها در زیر پرچم اسلام قرار خواهند گرفت; در جرقه دوم, کاخ هاى روم را دیدم که او به من خبر داد که در اختیار پیروانم قرار خواهد گرفت, و در جرقه سوم, کاخ هاى صنعا و سرزمین یمن را دیدم و او بشارت داد که مسلمانان بر آن پیروز خواهند شد و من در آن حال, تکبیر پیروزى گفتم. مسلمانان واقعى و راستین از خوشحالى در پوست خود نمى گنجیدند و خدا را شکر مى کردند, اما منافقان با ناراحتى و به صورت اعتراض مى گفتند: چه آرزوى باطل و وعده محالى!6 در این هنگام آیه مبارکى نازل گردید: (قُلِ اللّهُمَّ مَالِکَ المُلک تُؤْتیِ المُلْکَ مَن تَشَاءُ وَتَنزِعُ المُلْکَ مِمَّنْ تَشاءُ وتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ;7 بگو بار الها! مالک ملک ها تویى, تو هستى که به هرکس بخواهى و شایسته بدانى, حکومت مى بخشى و از هرکس بخواهى, حکومت را مى گیرى و هرکس را بخواهى, بر تخت عزّت مى نشانى و هرکس را اراده کنى, بر خاک مذلّت مى نشانى.)
آثار عزّت و ذلّت در فرد و اجتماع
عزّت, انسان را محکم و استوار و شکست ناپذیر مى سازد. هیچ چیزى مانند ذلّت, آدمى را به تباهى نمى کشاند. ریشه همه تبهکارى ها, در ذلّت نفس است. از این رو بهترین راه اصلاح فرد و جامعه, عزّت بخشى و عزّت آفرینى است. امام صادق(ع) مى فرماید: (هیچ کس به خوى ناپسند و زشت تکبر مبتلا نمى شود, مگر به سبب خوارى و ذلّتى که در درون خود احساس مى کند.)8
گردنکشى و ستمگرى افراد, ریشه در حقارت نفس آنان دارد و انسان عزیز, هرگز ستمگرى نمى کند. امام صادق(ع) مى فرماید: (هیچ انسانى گردنکشى نکرد, مگر به سبب پستى و حقارتى که در نفس خویش آن را احساس مى کرد.)9
به طور کلى بسیارى از صفات ناپسند انسان ریشه در ذلّت نفس دارد که باید علل آن را شناخت و از بین برد و زمینه هاى عزّت نفس را فراهم کرد. به دلیل اهمیّت همین مسئله است که پیشوایان دین, مردم را به بندگى خداى یکتا و پرهیز از بندگى غیر خدا دعوت کرده اند, چرا که مؤمن باید خود را از نافرمانى خداوند و اعمال زشت دور نگه دارد تا به ذلت و خوارى دچار نگردد.
پیامبر(ص) مى فرماید: (نیازها و خواسته هاى خود را با عزّت نفس بخواهید). از این رو, مؤمن نباید نیاز خود را با زیر پا گذاشتن عزّتش تأمین کند. آنان که به عزّت حقیقى دست مى یابند, هرگز در برابر باطل تسلیم نمى شوند; همچنان که امام حسین(ع) وقتى دشمن را در برابر خویش دید که راه را بر او بستند و به او هشدار دادند که اگر دست به شمشیر ببرد کشته مى شود, فرمودند: (چقدر مرگ در راه رسیدن به عزّت و احیاى حق, سبک و راحت است; مرگ در راه عزّت, جز زندگى جاوید نیست و زندگى با ذلّت جز مرگ نیست.)10
عوامل تحقق عزّت
1. اطاعت خدا
از آن رو که عزّت, مخصوص خداوند است, پس هرکس که خواهان عزّت حقیقى است باید از طریق اطاعت و بندگى خدا به آن برسد. اطاعت و بندگى, راهى است براى ارتباط با عزیز بى نهایت. قرآن کریم مى فرماید: (وَانْتُمُ الأعْلَوْنَ اِنْ کُنْتُمْ مُؤْمنینَ).11 امیر مؤمنان(ع) نیز مى فرماید: (هرکه اطاعت خدا کند, عزّت یابد و قوى گردد.)12
در مقابل, نافرمانى خداوند, موجب ذلّت انسان در دنیا و آخرت مى شود; قوم بنى اسرائیل با وجود آن همه نعمت که خداوند به آن ها ارزانى داشته بود, ناسپاسى کرده و گوساله پرست شدند. خداوند در برابر گناه بزرگ آن ها, عذاب سختى نازل کرد تا غضب پروردگار را دیده و طعم ذلّت را در این دنیا بچشند: قرآن مى فرماید: (خداوند مهر ذلّت و فقر را بر پیشانى آن ها زد).13
2. تقواى الهى
تقوا لباس و پوششى است که آدمى را از آلودگى حفظ مى کند, زیرا تقوا به معناى حفظ و نگه دارى از هر چیزى است که به انسان ضرر و زیان برساند. پیامبر(ص) فرمودند: (هرکه مى خواهد با عزّت ترین مردمان باشد, پس تقواى الهى پیشه کند.)14
تقوا و نگهدارى نفس, سرافرازى مى آورد و راه را به انسان نشان مى دهد, او را بزرگ و ارجمند و از اسارت آزاد مى کند. امیرمؤمنان(ع)فرمودند: (تقوا, عزّت مى بخشد و تبهکارى, ذلیل مى کند.)15
3. گفتار و کردار پاک
قرآن کریم ضمن این که عزّت را مخصوص خداوند و رسول و مؤمنان معرفى مى کند, راه وصول به عزّت را چنین تشریح مى کند: (إلَیْهِ یَصْعَدُ الکَلِمُ الطَّیِّبُ والعَمَلُ الصّالِحُ یَرْفَعُه;16 سخنان پاکیزه به سوى او صعود مى کند و عمل صالح را بالا مى برد.)
پاکیزگى سخن به پاکیزگى محتواى آن است و پاکیزگى محتواى آن به دلیل مفاهیمى است که بر واقعیت هاى عینى پاک و درخشان دلالت مى کند و چه واقعیتى بالاتر از ذات پاک خدا و آیین حق و عدالت او, و نیکان و پاکانى که در راه نشر آن گام برمى دارند.17
4. گسستن از غیر خدا
به همان اندازه که انسان به خدا تکیه مى کند و از غیر خدا دورى مى کند, به همان میزان عزّت مى یابد, زیرا عزّت, مختص خداست. قرآن کریم مى فرماید: (همان هایى که کافران را به جاى مؤمنان, دوست خود انتخاب مى کنند, آیا عزّت و آبرو نزد آنان مى جویند, با این که همه عزّت ها از آن خداست؟!)18
عزّت, از علم و قدرت سرچشمه مى گیرد و کسانى که قدرت و علم شان ناچیز است, کارى از دستشان ساخته نیست که بتوانند منشأ عزّتى باشند.19
(لقمان حکیم) براى تربیت فرزند خود, او را به انقطاع از دنیا و غیر خدا فرا مى خواند و چنین مى گوید: (پسرم! …اگر خواهان آنى که همه عزّت این جهان را داشته باشى, از آنچه در دست مردم است, قطع طمع کن, که پیامبران به آنچه دست یافتند, منحصراً به سبب قطع طمعشان بود).20 على(ع) نیز فرمود: (ماندگارى عزّت را با میراندن طمع, بجوى.)21
عزّت نفس امام حسین(ع)
امام حسین(ع) نمونه عینى و تجسم عملى عزّت نفس است. این بزرگوار عزّت نفس خود را تا دم مرگ حفظ کرد و در برابر دستگاه دیکتاتورى یزید, مردانه و شجاعانه مقاومت نمود. امام(ع) در سخنانى خطاب به مردم کوفه مى فرماید: (آن زنازاده پسر زنازاده, آن امیر و فرمانده شما مى گوید: حسین! یا باید خوار و ذلیل من شوى و یا شمشیر حرف آخر را مى زند. به امیرتان بگویید که حسین مى گوید: هَیْهَاتْ مِنَّا الذِلَّة, حسین تن به خوارى بدهد؟! کسى که روى دامن پیامبر(ص) و علیِ مرتضى(ع) بزرگ شده, از سینه فاطمه(س) شیر خورده,آیا تن به ذلت و اسارت فردى مثل پسر زیاد مى دهد؟! ما کجا و تن به خوارى دادن کجا؟! مَوْتٌ فِى عِزٍّ خَیْرٌ مِنْ حَیَاةٍ فِى ذِلّ; مردن در سایه عزّت بهتر است از زندگى ذلّت بار.)21
(امام حسین(ع)وقتى به میدان آمد, مبارز طلبید و هر که از نام آوران دشمن به نبردش شتافت, او را کشت و سپس به جانب راست سپاه دشمن یورش برد و فرمود: ساَلمَوْتُ أوْلى مِنْ رُکوُبِ الْعَارِ; مرگ با افتخار و با عزّت, بهتر از زندگى ننگین و ذلّت پذیر استز.22 سپس به جانب چپ حمله برد و فرمود: منم حسین, فرزند على(ع) سوگند یاد کرده ام در برابر ظالمان سر فرود نیاورم, از خاندان و حریم پدرم دفاع مى کنم و بر راه دین پیامبر خدا رهسپارم.)23
در خاتمه باید گفت که (عزّت) و (کرامت نفس) یکى از صفات پسندیده و برجسته انسانى است که در زندگى انبیا و اولیا و ائمه معصومین(ع) تجلى کرده است. پیامبر(ص) و رفتار متواضعانه او, عالى ترین نمونه عزّت راستین مى باشد. وى مثل بندگان غذا مى خورد, مثل آن ها مى نشست, به مردم احترام مى گذاشت, به آن ها فخر نمى فروخت, اما نگاه و اشاره او بر تن امپراتوران آن زمان لرزه مى انداخت; آرى, این است عزّت و شرف واقعى. هر مسلمانى که مى خواهد عزت مند و بزرگوار باشد, باید از زندگى و سیره پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) تأسى کند.
________________________________________
1ـ جمعى از نویسندگان, تفسیر نمونه, ج18, ص193.
2ـ منافقون(63) آیه 8.
3ـ به نقل از: تفسیر نمونه, ج18, ص193.
5 ـ به نقل از: تفسیر نمونه, همان, ص194.
6 ـ اصول کافى, ج5, ص336; به نقل از: مصطفى دلشاد تهرانى, سیرى در تربیت اسلامى, ص218.
7ـ آل عمران(3) آیه 26 ..
8 ـ تفسیر نمونه, ج2, ص 489 .
9ـ اصول کافى, ج2, ص312.
10ـ همان.
11ـ مصطفى دلشاد تهرانى, سیرى در تربیت اسلامى, ص220.
12ـ آل عمران(3) آیه 139; (شما برتر هستید, اگر مؤمن باشید).
13ـ مصطفى دلشاد تهرانى, همان, ص221.
14ـ بقره(2) آیه 61: (وَضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الذلةُ وَالمَسْکَنَةُ).
15ـ مصطفى دلشاد تهرانى, همان, ص222.
16ـ نهج البلاغه, حکمت371.
17ـ فاطر(35) آیه 10.
18ـ تفسیر نمونه, ج18, ص194.
20ـ تفسیر نمونه, ج3, ص170.
21ـ مصطفى دلشاد تهرانى, همان, ص223.
22ـ همان.
23ـ عباس عزیزى, سیره و فضائل حسین(ع), ص224.
24ـ همان.
25ـ همان.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد