عرفان های نوظهور دام شیاطین برای قلوب پاک جوانان ماست
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آثار آیتا... مصباح یزدی، رئیس مؤسسه آموزشی
و پژوهشی امام خمینی(ره) قم در دیدار با جمعی از طلاب مدرسه علمیه معصومیه
با اشاره به ویژگی عصر حاضر، در خصوص سرعت گرفتن حرکت و تحولات زندگی گفت:
در گذشته سالها و چهبسا قرنها طول میکشید تا تحولاتی در جوامع واقع
شود، اما امروزه تحولاتی عمیقتر در مدت زمان کوتاهی صورت میگیرد.
آیتا... مصباح یزدی با اشاره به پیروزی انقلاب اسلامی گفت: شرایطی که برای
پیروزی انقلاب اسلامی حاصل شد و به دنبال آن امکاناتی که برای پیشرفت
اسلام در جهان فراهم شد، حتی برای خوشبینترین افراد نیز قابل تصور نبود.
وی با اشاره به شرایط امروز کشورمان اظهار داشت: کشوری که روزی دستنشانده
آمریکا بود و هیچ نقشی در معادلات بینالمللی نداشت و حتی در کشورهای
اسلامی بدنام بود و مردم آن را «اخالیهود» مینامیدند، امروز بسیار
قدرتمند و عزتمند شده و در معادلات جهانی بسیار تأثیرگذار ظاهر میشود.
آیتا... مصباح یزدی در تبیین نعمت عظیم انقلاب اسلامی گفت: در کشوری که
روزی روحانی مایه ننگ خانواده و طایفه به شمار میرفت و حتی متدینهای ما
نیز کار روحانیت را گدایی محترمانه میدانستند و شاه کشور را با حمایتهای
آمریکا و مستشاران آمریکایی اداره میکرد، کسی خواب این را هم نمیدید که
یک روحانی در رأس حکومت کشور قرار گیرد و نه تنها قانونا اینگونه باشد
بلکه همه مردم از عمق دل به او عشق بورزند.
عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به نعمت ولایتفقیه گفت: در فتنه اخیر نیز
رهبری با نقش اعجازگونه خود کشتی نظام را به ساحل امن رساند.
وی با اشاره به وجود یک تحول روحی و روانی در جامعه گفت: عوامل عادی همچون
گسترش رسانهها و پیشرفت تکنولوژی، ایجاب میکند که توجه به مادیات و
لذتهای مادی و فسادهای اخلاقی و اجتماعی افزایش یابد و اگر چه این امور در
جامعه ما نیز اثرات قابل توجهی داشته است، اما در کنار آن یک گرایش قوی و
غیر قابل تفسیری در جهت معنویت و ارزشهای الهی نیز ایجاد شده است که نشان
از اراده الهی دارد.
آیتا... مصباح یزدی دستیابی دانشمندان جوان ایرانی به پیشرفتهای صنعتی را
مرهون زحمات افراد بلند همت دانست و گفت: افرادی که اختراعاتی را رقم
زدند، دارای همتی بلند بودند و منتظر نتیجه در کوتاه مدت نبودند، و به طریق
اولی، در برابر نعمت عظیم حکومت اسلامی که خداوند به ما عطا کرده وظیفه ما
همت بلند و اهمیت ندادن به منافع شخصی و زودگذر است و باید با فعالیتهای
بنیادین، اسلام را در جهان ترویج کنیم.
عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به انتظارات طلاب در هنگام ورود به
حوزههای علمیه، و کاستیها و موانع موجود گفت: نباید کمبودها و نواقص ما
را سرخورده و مأیوس کند؛ چرا که نگرش یک طلبه نسبت به وظیفه خود باید نگرشی
جهادی باشد، نه نگاه شغلی. همانگونه که در دوران هشت سال دفاع مقدس
رزمندگان با احساس وظیفه جان خود را در راه خدا فدا کردند.
وی با اشاره به اینکه طلاب باید در مقابل دشمنان دین به جهاد علمی
بپردازند، گفت: ارزش کار طلابی که چنینی نگرشی داشته باشند، بارها از ارزش
رزمندگان در دفاع مقدس بیشتر است، چرا که آنها در مقابل دشمن آب و خاک
ایستادند، اما این طلاب در برابر دشمن دین ایستاده و برای حفظ میراث انبیا و
دستاوردهای سیدالشهدا علیهاسلام جهاد میکنند، و اگرنسبت به تبلیغ، تحصیل
و پژوهش چنین نگرشی داشته باشیم همه مشکلات در این راه ساده خواهد شد.
آیتا... مصباح یزدی با اشاره به اینکه جنگ بین حق و باطل از ابتدای خلقت
وجود داشته و در آینده هم وجود خواهد داشت، ادامه داد: توسل و توجه به حضرت
ولی عصر(عج) همواره مایه امیدواری طلاب بوده است و طلاب باید بدانند که
اگر با صداقت برای خشنودی ایشان تلاش کنند، آن حضرت هرگز آنها را رها
نخواهد کرد.
عرفانهای نوظهور دام شیاطین برای قلوب پاک جوانان ماست
رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) همچنین در همایش آسیبشناسی
فرقههای نوظهور، با اشاره به آیات قرآن کریم گفت: انسان به گونهای آفریده
شده که گرایشی به خدا دارد و معمولا از این گرایش به گرایش فطری خداشناسی
یا حقطلبی تعبیر میشود و این اساس زندگی انسانی است که انسان با خروج از
آن با مشکلات عدیدهای مواجه میشود.
آیتا... مصباح یزدی با اشاره به انبوه مشکلات فرهنگی و اجتماعی در مغرب
زمین به موضوع نیاز انسان به آرامش پرداخت و خاطر نشان کرد: پس از اینکه
بسیاری از مردم مغرب زمین از همه جا سرخورده شدند متوجه شدند که منشأ این
مشکلات منحرف شدن آنها از جهت اصلی خلقت است. بنابر این به این فکر
افتادند که به سوی معنویات بروند. عدهای طبیعتگرا شدند و به دنبال
کنارهگیری از جمع رفتند، و عدهای نیز به روشهای به اصطلاح عرفانی روی
آوردند تا از راه مراقبت و ریاضت بتوانند آرامشی برای خود کسب کنند. البته
این روش در مشرق زمین سابقه طولانی دارد و این ریاضتها نزد بودیستها و
هندوها رایج بوده است.
عضو مجلس خبرگان رهبری با اظهار تأسف از اینکه اثراتی از موج این گرایشها
به کشورهای اسلامی و از جمله کشور ما هم رسیده اظهار داشت: برخی روشهای
عرفانی مانند شیطانپرستی، روشهایی است که واضح البطلان بوده و از آنجا
که با تعالیم شرع و دین منافات دارد، جوانان مؤمن و متدین کمتر به آنها
گرفتار میشوند. اما مسأله جدی که حتی در دانشگاهها و محافل علمی نیز مطرح
میشود، نوع تفکری است که جوانان پاک و مؤمن ما را منحرف میکند، چرا که
گاهی افکار و گرایشهایی ترویج میشود که جنبه قداستی دارد و با آهنگ مقدس و
پرجاذبهای مطرح میشود و جوانهای بسیار پاک و مخلصی را در اثر ناآگاهی
جذب میکند.
وی ادامه داد: این تفکر تنها راه رسیدن به کمالات معنوی را دین نمیداند، و
راههایی کوتاهتر و آسانتر بهعنوان عرفان برای رسیدن به کمال معرفی
میکند.
آیتا... مصباح یزدی با تأکید بر اینکه مسؤولان باید متوجه رواج این نوع
عرفانها باشند، به تبیین واژه عرفان پرداخت و گفت: در نوعی از عرفان که با
دین مرتبط است، انسان در اثر بندگی خداوند دارای قدرتهایی میشود که
عنایت و عطیه الهی است، اما عرفانی که امروز در سطح جهان ظهور کرده ربطی به
خداوند و شناخت او ندارد، یعنی محور فکری آن شناخت خدا نیست، بلکه حالت
روحی برتری است که در آن انسان بر اثر ریاضتهایی که تحمل میکند به
قدرتهایی دست مییابد.
رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با اشاره به قدرتهایی که این
افراد کسب میکنند گفت: همانگونه که انسان با ورزش جسم خود را قدرتمندتر
میکند، با ریاضت نیز به حالت روحی برتری میرسد که به دین و شناخت حقایق
ربطی ندارد.
وی با بیان این که این عرفان نمیتواند جایگزین دین در زندگی بشر شود،
اظهار داشت: دین برای انسان برنامه زندگی ارائه میکند که انسان با عمل به
آن میتواند به هدف خلقت و کمال برسد، اما آنچه امروز بهعنوان عرفان مطرح
میشود با رسیدن به کمال تلازم ندارد.
آیتا... مصباح یزدی با تأکید بر اینکه هرکاری برای خدا انجام شود ارزش
داشته و نتیجهبخش خواهد بود، اظهار داشت: یکی از علتهای استقبال از این
روشهای عرفانی علیرغم ریاضتهایی که در آنها وجود دارد این است که دین
برای رسیدن به کمال یک برنامه کلی و دائمی دارد و انسان در تمام لحظات
زندگی، باید مراقب اعمال خود باشد و مرتکب حرامی نشود و دائما تحت فرامین و
نواهی الهی قرار بگیرد، اما ریاضت در روشهای عرفانی اگر چه دشوار اما
دارای مدت محدودی است و این انگیزهای میشود تا فرد حاضر به تحمل ریاضتها
در این مدت محدود شود و در عوض خود را در سایر لحظات آزاد و رها احساس
کند.
عضو مجلس خبرگان رهبری ادامه داد: آنچه که علناً مخالف اسلام و دین است،
برای افراد متدین واضح البطلان است، اما آنچه خطرناک است این است که این
روشها گاهی با عنوان دین مطرح میشود و در کنار آن مواردی خلاف احکام
اسلام ضمیمه میشود که ممکن است برخی جوانان و متدینان نیز به خاطر عدم
آگاهی کامل نسبت به دین جذب آن شده و منحرف شوند.
این استاد اخلاق حوزه علمیه گفت: این عرفانهای نوظهور دام بزرگ شیطان برای
جوانان پاک و مومن است و گاهی کسانی که حتی حاضرند در راه دین جان خود را
فدا کنند به این مسیر کشیده میشوند.
آیت ا... مصباح در پایان خاطر نشان کرد: از این رو وظیفه ماست که مبانی دین
را به صورت مستحکم بیان کرده و منابع مفید مطالعاتی همچون آثار استاد شهید
مطهری را به جوانان معرفی کنیم.
فهم قرآن کریم عروة الوثقایی است که با آن گمراه نمیشویم
رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) همچنین در همایش تبیین ضرورت
دروس معارف قرآن با اشاره به سفر مقام معظم رهبری به استان قم گفت: با حضور
ایشان در قم، مردم و طلاب این استان مورد عنایت حضرت بقیة ا... قرار
گرفتند.
آیتا... مصباح یزدی در بیان انگیزه نوشتن کتب دروس معارف قرآن که در حال
حاضر در مؤسسه امام خمینی(ره) تدریس میشود، گفت: در دهه سی شمسی نخبگانی
همچون شهید بهشتی، ربانی شیرازی و قدوسی به برنامهریزی در مدرسه حقانی
پرداخته بودند تا تدریجا کمبودهای حوزه نسبت به نیازهای جامعه برطرف شود. و
بنده در آنجا برای تدریس تفسیر دعوت شدم. پس از گذشت چند سال متوجه شدم
که اگر بخواهیم به روش سنتی رایج تفسیر را ادامه دهیم تفسیر کل قرآن بیش از
بیست سال طول خواهد کشید که آن هم گزیدهای از تفاسیر و نظریه مفسران
خواهد بود که هرچند مفید است، اما نمیتواند پاسخگوی نیازهای جامعه و شبهات
روز باشد.
این استاد تفسیر قرآن کریم ادامه داد: همین مسأله سبب شد تا به فکر بیفتم
تا مطالب قرآن را دستهبندی کنم تا به صورت موضوعی عنوان شود و در هر موضوع
چند آیه قرآن کریم مورد بحث قرار گیرد. البته ملاکهای تقسیمبندی متفاوت
بود و بالاخره در همین 9 بخشی که تنظیم و چاپ شده، دستهبندی شد.
آیتا... مصباح یزدی با تأکید براینکه فهم صحیح قرآن عروة الوثقایی است که
با آن گمراه نمیشویم، اظهار داشت: اما این روش دستهبندی مشتمل بر
حصر عقلی نیست و هیچ کس ادعا ندارد که بینقص است.
وی با اشاره به برخی سؤالاتی که در خصوص این دروس و کتب آن مطرح شده افزود:
در این کتب کمتر از روایات استفاده شده چرا که اگر از روایات استفاده
میشد، جای بحثهایی در خصوص دلالت و سند آنها وجود داشت، در حالیکه
درخصوص قرآن از حیث سند نمیتوان اشکال کرد و اگر دلالتها نیز اطمینانبخش
باشد و با روش عقلایی با توجه به قرائن لفظیه و مقامیه بیان شود، برای
همگان قابل قبول خواهد بود، و از طرفی اگر قرار بود روایات هم کار شودحجم
مطالب بسیار زیاد میشد و بهعنوان برنامه درسی قابل اجرا نبود.
آیت ا... مصباح یزدی ادامه داد: همچنین تجربهای از مرحوم علامه طباطبایی
در تفسیر گرانسنگ المیزان وجود داشت و آن جدا کردن بحثهای روایی از مباحث
عقلی و قرآنی صرف بود که به همین دلیل آن تفسیر حتی مورد توجه اهل سنت نیز
قرار گرفته بود.
وی با اشاره به اینکه علیرغم زحمتهای برخی دوستان، هنوز این کتاب به
صورت کتاب درسی در نیامده است اظهار داشت: از سویی شکی نیست که این کتب
بینقص نیست و ازسوی دیگر پرداختن به مسائل قرآنی در اولویت قرار دارد و چه
بسا کسی بتواند با دقت مباحثی را مطرح کند که مفیدتر و بهتر باشد.
وی در پایان بر اهمیت قرآن کریم تأکید کرد و گفت: بهترین و مفیدترین چیزی که برای طلبه در این عصر سراغ دارم خواندن معارف قرآن است.
سیگار
اولین بار، اولین سیگار
چه چیزی در پک زدن به یک نخ تنباکوی دودزا پنهان است که باعث شده یک چهارم
از جمعیتی که سیگار کشیدن به شکل عادت روزمره آنها درآمده، این کار را از
سنین نوجوانی آغاز کنند؟
اگر این حقیقت که سیگار کشیدن، خطر جدی برای سلامت انسان است یا این حقیقت
که بهای یک خوشی کوچک برابر است با بدبو شدن دهان و هوای بازدم شما؛
نمیتواند مانع از مصرف آن شود باید دید چه دلیل خاصی برای سیگار کشیدن
وجود دارد و انگیزه انجام این کار چیست؟
حقیقت این است که هر فرد سیگاری پاسخ متفاوتی به این پرسش خواهد داد. هر
فرد به دلایل گوناگونی سیگار روشن میکند که به برخی از این عوامل
میپردازیم.
کنترل حالتهای روحی
استفاده از تنباکو، اثر تحریککنندهای دارد و روی بخشهایی از مغز اثر
آرامشدهنده دارد. به همین دلیل است که برخی از مردم برای حفظ هوشیاری خود
یا گاهی اوقات حفظ خونسردی، رهایی از فشارهای عصبی یا رفع خستگی در
موقعیتهای اجتماعی مختلف، از سیگار استفاده میکنند.
تحقیقات اخیر نشان میدهد که آقایان بیشتر از بانوان برای کنترل احساسات
خود از سیگار استفاده میکنند، به ویژه اگر احساس کنند عصبانی یا غمگین
هستند.
بر اساس این فرضیه، پسرها برخلاف دخترها تمایلی به صحبت کردن درباره
احساسات خود و در میان گذاشتن آن با دیگران ندارند چرا که عقیده دارند این
کار برخلاف طبیعت مردانه آنهاست. در نتیجه، آنها از روشهای جسمی برای بیان
حالتهای روحی خود استفاده میکنند. یکی از این روشها میتواند شروع یک
دعوا یا سیگار کشیدن باشد.
نتایج یک پژوهش برای سیگاریها
در تحقیقی که به تازگی انجام شده است، 17 درصد سیگاریها فکر میکردند که
در امتحانات خود موفق نمیشوند، در حالی که تنها 10 درصد دانشجویان
غیرسیگاری چنین تصوری داشتند. به این ترتیب آیا باز هم فکر میکنید که
سیگار کشیدن به شما اعتماد به نفس میبخشد؟
کاهش وزن
بسیاری از مردم، به ویژه بانوان معتقدند که سیگار کشیدن باعث کاهش وزن آنها
میشود یا حتی کمک میکند که آنها باریک و لاغراندام باقی بمانند. این
عقیده تصوری موهوم و البته یکی از خطرناکترین آنها است. ممکن است مصرف
نیکوتین اشتهای شما را کم کند اما افرادی که به سیگار روی میآورند، بهطور
غیرارادی وزن کم میکنند. به یاد داشته باشید که هر قدر وزنتان افزایش
یابد، تحت تاثیر این حقیقت قرار میگیرید که تمایل بیشتری برای خوردن دارید
و برای کم کردن اشتهای خود ناگزیرید بیشتر سیگار بکشید.
بنابراین هنگامی که این حقیقت را پذیرفتید و به دنبال راهی برای ترک سیگار
هستید، روشی غیر از رفتن به سراغ یخچال را انتخاب کنید و در نهایت اگر
واقعا احساس گرسنگی کردید، از غذاهای سالم و کمچرب استفاده کنید.
شیوه زندگی
بعضی از مردم به عادت سیگار کشیدن روی میآورند زیرا بسیاری آن را نشانهای
از فرهنگ یا نافرمانی میدانند. در حقیقت، بررسیهای اخیر نشان داده است
که تقریبا 40 درصد از جوانان معتقدند که سیگاریها کمتر خود را با عادتهای
اجتماعی تطبیق میدهند تا افراد غیرسیگاری.
تاثیر دوستان
تحقیقات نشان میدهد که دوستان مهمترین عامل تعیینکننده برای سیگاری شدن
افراد به شمار میروند. اگر یکی از دو دوست نزدیک سیگار بکشد احتمال اینکه
نفر دوم نیز از کار او پیروی کند، وجود دارد.
در همه جای دنیا، رفتارهای یک دوست، تاثیر قوی بر شیوه زندگی نوجوان و جوان دارد.
بنابراین افراد نمیتوانند بگویند که این تاثیر را نادیده میگیرند و برای
اینکه از طریق دوستان سیگاری نشوند باید اعتماد به نفس درونی خود را تقویت
کنند تا کمتر دست به انجام کارهایی مانند امتحان کردن سیگار بزنند.
عوامل اعتیادآور
متخصصان علوم بهداشتی معتقدند که سیگار اعتیادآور است البته شما میتوانید
همین مطلب را از سیگاریها نیز بشنوید. آنها به شما خواهند گفت که اعتیاد
به سیگار چقدر آسان است. برخی از دلایل اعتیاد به سیگار شامل موارد زیر
است:
از نظر روانشناسی هر چیزی که شما بر اساس عادت و برای تغییر روحیه از آن
استفاده کنید، برایتان وابستگی به وجود میآورد. وقتی این وابستگی نسبت به
سیگار باشد، معنی آن این است که سیگار روشن میکنید زیرا احساس میکنید که
بدون سیگار نمیتوانید خود را کنترل کنید. نیکوتین تنها ماده مخدری است که
در هنگام استفاده از آن میتوانید به دیگر فعالیتهای خود نیز ادامه دهید.
این ویژگی ادامه عادت سیگار کشیدن را سادهتر میکند.
نیکوتین تاثیر مستقیمی بر کارکردهای مغز شما دارد. این ماده به گونهای روی
مغز تاثیر میگذارد که فرد میپذیرد به طور طبیعی، برای انجام کارهای خود
به این ماده نیاز دارد.
اعتیاد به سیگار یک شبه اتفاق نمیافتد. از نظر اغلب مردم، کشیدن چند سیگار
اول واقعا ناراحت کننده است. علت نیز این است که نیکوتین در همان ابتدا
نمیتواند خود را به همه مناطق مغز برساند. تنها استفاده از چند سیگار دیگر
است که این کار را انجام میدهد. ادامه این عادت مشکلات بسیاری ایجاد
میکند زیرا میفهمید که دیگر نمیتوانید به راحتی آن را ترک کنید.
خاطرات یک نوجوان سیگاری
تاکنون فکر کردهاید که افراد سیگاری چگونه نخستین سیگار خود را کشیدهاند؟
داریوش نوجوان 16 سالهای است که خاطره سیگاری شدنش را برای ما تعریف
کرد:نخستین سیگار را یکی از دوستان نزدیکم به من تعارف کرد و من نیز که
برای دوستیمان خیلی ارزش قایل بودم، نتوانستم نه بگویم.
سیگار را روشن کردم و کشیدم اما حالم به هم خورد. طعم منزجرکنندهای داشت و
من نتوانستم درک کنم که چرا بعضیها میل زیادی به سیگار کشیدن پیدا
میکنند. چند روز بعد، سیگار دیگری روشن کردم.
فکر میکنم فقط از روی کنجکاوی بود زیرا به نظر میرسید همه دوستانم از
سیگار کشیدن لذت میبرند. خودم را عادت دادم که آن سیگار را بدون سرفه کردن
تا آخر بکشم، گرچه در انتها باز همان احساس دفعه اول را داشتم. پس از آن،
یک هفتهای سیگار نکشیدم اما بعد از این مدت به یک مهمانی رفتم و در آنجا
باز هم سروکله سیگار پیدا شد.
این بار بدون هیچ ناراحتی سیگار کشیدم. احساس میکردم که میدانم چه کاری
انجام میدهم و بزرگ شدهام. علاوه بر آن، سیگار کشیدن باعث شد دیگر احساس
نکنم فردی جدای از دیگران هستم؛ آن هم وقتی که همه اطرافیانم داشتند سیگار
میکشیدند. با این همه تازه آن هنگام بود که فهمیدم سیگاری شدهام و باید
از این به بعد برای خودم سیگار بخرم. به همین دلیل اولین پاکت سیگارم را
خریدم و هر وقت با دوستانم بیرون میرفتم تفریحی یکی میکشیدم. هنگامی که
بیرون از خانه بودم، تعداد بیشتری سیگار میخریدم. به نظر نمیرسید تفریح
گرانی باشد و خرجم نیز خیلی بالا نرفته بود.
بعضیوقتها هم که مدرسه بودیم، یواشکی با دوستانم برای سیگار کشیدن به
پارک نزدیک مدرسه میرفتیم و حسابی خوش میگذراندیم. احساس تعلق به یک گروه
در من شکل میگرفت و من نیز از این احساس تعلق لذت میبردم و فکر میکردم
هر وقت اراده کنم میتوانم سیگار را کنار بگذارم اما حالا فکر میکنم ترک
سیگار مشکل است و ای کاش از همان اول به تعارف دوستم که خیلی دوستش داشتم
نه میگفتم.»
منبع:http://www.salamat.com
آسیب های ناشی از اینترنت
اینترنت، از تازه ترین دستاوردهای بشر و آخرین عضو خانواده تکنولوژی است که
حدود چهل سال است قدم به زندگی انسان گذاشته و درعرصههای مختلف نقش
آفرینی مىکند.
دنیای اینترنت دنیای مجازی است که با دنیای واقعی پیرامون ما تفاوتهایی
دارد. درجهان مجازی، انسان با سرزمینی بدون مرز مواجه مىگردد که از
فرهنگهای مختلف تشکیل شده است. انسان با بهره جستن از اینترنت از فراسوی
مرزها با فرهنگهای گوناگون آشنا مىشود.
باتوجه به اینکه اینترنت ابزاری وارداتی است به رغم جنبههای سودمند
فراوان، مىتواند بسیار آسیب زا نیز باشد. این آسیب زایی، گروههای سنی
خاصی را تهدید مىکند که از اینترنت بیش تر استفاده مىکنند. بنابراین، قشر
نوجوان در معرض تهدیدات جدی قرار دارد؛ زیرا کودکان تا قبل از بلوغ از
انگیزههای جنسی قوی برخوردار نیستند و در جوانی هم، رشد عقلانی بهتر
مىتواند بر غرایز مهار بزند، حال آنکه در دوره نوجوانی، هم انگیزههای
جنسی قوی ترند و هم غلبه هیجانات و احساسات به گونهای است که گاه عقل را
تحت تأثیر خود قرار مىدهد. از این رو مشاهده فیلمهای تحریک کننده، برخی
انگیزههای نوجوانان را قوتی بیشتر مىبخشد و تماشای فیلمهای جنایی و
خشونت بار، هیجانات و احساسات نوجوانان را تشدید مىکند.
بدین ترتیب یکی از وسایلی که امروزه در فضای خانه مشکل آفرینی مىکند و حتی
روابط والدین و فرزند نوجوان را تحت الشعاع خود قرار مىدهد، بهره گیری
نامناسب از فناوری اطلاعات در خانواده است که علاوه بر همه موارد گفته شده،
گاه زمینه افت تحصیلی را فراهم میکند و در مواقعی نیز موجب اصطکاک بین
والدین و فرزندان مىشود.
علل گرایش نوجوانان به اینترنت
علل گرایش نوجوانان و جوانان به اینترنت را مىتوان به شرح زیر بیان کرد:
1 - قابلیتهای جذاب اینترنت: ویژگیهای جذاب اینترنت برای نوجوانان عبارتند از:
الف) وب سایتها که مجموعهای از اطلاعات، سرگرمی و تعامل در یک مکان منحصر به فرد را در اختیار کاربران قرار مىدهد.
ب) موتورهای جست و جو: موتورهای جست و جو از منابع وب هستند که مىتوان از
آنها برای جست و جو درباره تمامی مسایل وموضوعات موردنظر استفاده کرد.
ج) گپ خانه ها: سایتهای خاصی هستند که اجازه مىدهند نوجوانان و جوانان
مکالمههای آنی داشته باشند. اتاقهای گفت وگو، معمولا برحسب موضوع یا هدف
گفت وگوکننده تقسیم شده اند.
د) ارسال پیامهای آنی؛ نرم افزارهای خاصی که به طور عمده نوجوانان از آن
برای ارسال پیامهای آنی به کسانی که دارای همان نرم افزارند، استفاده
مىکنند.
هـ) صفحههای اطلاعات: نرم افزاری است که اجازه مىدهد نوجوانان سؤالها و اطلاعات خود را با موضوعهای خاص ارسال کنند.
و) پست الکترونیکی: نرم افزاری است که توسط آن مىتوان پیغامهای خود را به نشانیهای مشخص فرستاد یا دریافت کرد.
ز) وب لاگ ها: وب سایت خاصی است که فرد مىتواند افکار، احساسات و کارهای
خود را در آنجا به رشته تحریردرآورد و از آنها نگهداری کند.
2- پرکردن اوقات فراغت: یکی از علل مصرف بالای اینترنت درمیان نوجوانان و
جوانان، پرکردن اوقات فراغت است؛ زیرا امکانات ورزشی یا تفریحی به اندازه
کافی در اختیار آنان قرار ندارد. برخی خانوادهها نیز از این امر استقبال
مىکنند که نوجوانان در خانه و در کنار آنها با یک کامپیوتر و اشغال خط
تلفن سرگرم باشند، غافل از اینکه در صورت استفاده نامناسب از اینترنت، آثار
منفی و مخرب آن به مراتب بیشتر از بسیاری سرگرمیهای دیگر است.
3 - فرار از خود و ناکامیهای زندگی: اینترنت برای بسیاری از نوجوانان و
جوانان پناهگاهی است که از مشکلات، دردها و رنجهای خود به آن پناه
مىآورند و بهعنوان یک مأمن و ابزار سرگرم کننده به آن نگاه مىکنند.
4 - عدم شکل گیری هویت مطلوب در نوجوانان، وجود شکافهای اجتماعی، شکاف بین
نسلها و نیز از هم پاشیدگی تعاملات بین والدین و فرزندان، از دیگر علل
گرایش نوجوانان به استفاده از اینترنت مىتواند باشد.
نکته پایانی اینکه اگر چه فیلترینگ اقدامی مناسب برای پیشگیری از آسیبهای
اینترنت بر جوانان و نوجوانان است؛ اما به تنهایی کارساز نیست و والدین و
متولیان امر باید تدابیری اساسی برای واکسیناسیون افراد در برابر آفات فضای
مجازی بیندیشند.
با چشمهایی باز اینترنتی شوید
تغییرات روزافزون تکنولوژی و گرایش نسل جوان و نوجوان به تکنولوژیهای جدید
در بسیاری از کشورهای در حال توسعه ، علاوه بر ویژگیهای مثبت ، تاثیرات
منفی و مخربی داشته است . از جمله این اثرات میتوان وفور در دسترس بودن
رایانه و اینترنت را نام برد.
تمام تکنولوژیهای به وجود آمده توسط بشر ، دارای مزایا و معایب بسیاری است
که بعضی از این ویژگیها در طولانی مدت و حتی با تغییرات نسلی به نسل دیگر
خود را نشان میدهند . بشر امروز میتواند از تمام این پدیدهها در جهت
مثبت یا منفی بهره برداری کند .
اینترنت یک فن آوری جذاب و بسیار سرگرم کننده است که میتواند با محتویات
ارائه شده در آن ، برای هر قشر و هر نوع سطح تحصیلاتی مفید واقع شود. و با
ارتباطات ولینک هایی که دارد در هر زمینهای میتواند دنیایی را بر روی
کاربرش بگشاید . همین امر باعث میشود فردی ساعات زیادی را در جستجو و
استفاده از اینترنت بگذراند بدون اینکه از زمان از دست رفته اطلاعی داشته
باشد . گاهی اوقات این زمان مربوط به کاری علمی ، هنری ، تحقیقی ، تجاری و
در زمینههای مختلف و مفیدی میشود که فرد از آن ممکن است بهره مادی یا
معنوی ببرد ، قطعا این زمان صرف شده بسیار مفید فایده است .
اما همیشه اینطور نیست ؛ گاهی بسیاری از نوجوانان و افراد جوان ساعتهای
متمادی پشت کامپیوتر نشسته و مشغول به بازی و یا حتی ممکن است مشغول به
کارهایی باشند که خلاف اصول اخلاقی است .
اعتیاد به اینترنت یک بیماری قرن است و گزارشها حاکی است که معتادان به
اینترنت روشهای مشابه افراد معتاد به دارو و الکل و قمار دارند و این
اعتیاد پیامدهای اجتماعی و شغلی زیادی را به رایشان به دنبال دارد.
اعتیاد به اینترنت یک بیماری قرن است و گزارشها حاکی است که معتادان به
اینترنت روشهای مشابه افراد معتاد به دارو و الکل و قمار دارند و این
اعتیاد پیامدهای اجتماعی و شغلی زیادی را به رایشان به دنبال دارد.
اعتیاد به اینترنت بسیاری از بخشهای فرهنگی را درگیر میکند ازجمله و
مهمترین این واحدها خانواده میباشد. بسیاری از والدین از این که
فرزندانشان ساعتها پای کامپیوتر مینشینند ، شکایت میکنند و اغلب
میگویند خواب ، خوراک ، درس خواندن و دیگر وظایف اجتماعی فرزندشان مختل
شده است . آنها نمیدانند که در واقع بسیاری از جذابیتهای کاذب سایتهای
اینترنتی فرزندانشان را اسیر کرده است و به دامی انداخته که باید از آن
نجات یابند . گاهی اوقات شاهد نوجوانان وجوانانی هستیم که از طریق اتاقهای
گفتگو در اینترنت دچار مشکلات و معضلات اخلاقی بسیاری شدهاند و فریب
افراد شیادی را خوردهاند .
اغلب نوجوانان و جوانان به علت احساسات تنهایی ، نداشتن اعتماد به نفس
مواجه شدن با افراد و نداشتن دوست همسن و ... وارد اتاقهای گفتگو میشوند و
چون دنیای موجود در این اتاقها مجازی است ( یعنی در واقع افراد خود
حقیقیشان را بروز نمیدهند و اغلب افراد گمنامی هستند ) لذا نوجوان ممکن
است به دام افراد شیاد بیفتد . بسیاری از اوقات افرادی که دارای بیماریهای
جنسی هستند در این اتاقها پرسه میزنند تا طعمه مناسب خود را بیابند و با
قرار گذاشتن در دنیای بیرون و داشتن شبکههای خاص به اهداف شوم خود
میرسند .
اگر فرد معتاد به اینترنت ، به دیدن تصاویر و فیلمهای جنسی عادت کند مشکلش
چند برابر میشود ، زیرا دیدن تصاویر و فیلمهای تحریک آمیز جنسی یا پورنو
نیز اعتیاد میآورد و فرد بیننده به دیدن انواع این تصاویر شهوانی عادت
میکند
حتی گاهی مطرح شدن بعضی از مسائل در این اتاقهای گفتگو ممکن است برای
بسیاری از نوجوانان نامناسب باشد و برای آنها مشکلات روحی و ارتباطی به
وجود آورد .
معضل دیگر وجود سایتهای غیر اخلاقی است که به نوعی به ترویج بسیاری از
رفتارهای نامناسب جنسی از طریق فیلم ، تصاویر و پیام میباشد که بسیار ممکن
است برای نوجوانان تحریک کننده باشد و سلامت روانی آنان را به خطر
میاندازد و بالطبع سلامت اجتماع را تحت تاثیر قرار میدهد .
علاوه بر مضرات گفته شده در مورد اعتیاد به اینترنت میتوان به موارد دیگری
هم اشاره کرد از جمله این که فرد مبتلا از تمام فعالیتهای اجتماعی خود
باز میماند ، روابط اجتماعیاش مختل میشود ، در رفتار اجتماعیاش خشونت
نشان میدهد ، از تمرکز حواسش کاسته میشود ، احساس خستگی مدوام دارد
.امنیت شخصی و اجتماعیاش به هم میریزد ، از عهده انجام وظایف شخصی و
اجتماعیاش بر نمیآید ، دلمشغولی شدید به شبکهها و اتاقهای گفتگو و
ناسازگاری شدید با اطرافیان دارد .
اگر فرد معتاد به اینترنت ، به دیدن تصاویر و فیلمهای جنسی عادت کند مشکلش
چند برابر میشود ، زیرا دیدن تصاویر و فیلمهای تحریک آمیز جنسی یا پورنو
نیز اعتیاد میآورد و فرد بیننده به دیدن انواع این تصاویر شهوانی عادت
میکند . قطعا این تصاویر و فیلمها باعث از کف دادن اراده فرد میشود و
ممکن است منجر به بسیاری از معضلات اجتماعی از جمله فساد و فحشا شود از
طرفی دیگر فرد مبتلا به چنین سایتها و اتاقهایی وابسته گردیده و از تمام
فعالیتهای دیگر خود صرف نظر میکند تا زمانش را صرف چنین کاری کند لذا این
گونه اعتیادها میتواند بیکاری گستردهای را در میان افراد جامعه رقم
بزند.
براساس نتایج تحقیقات انجام شده، تفاوتی در میزان استفاده زنان و مردان از
اینترنت وجود ندارد . تحقیقات نشان میدهد مردان ، اینترنت را به دلیل
امکانی که برای تجربه راههای تازه برای انجام امور متعدد به آنها میدهد ،
ارزش گذاری میکنند . مردان بیشتر تمایل دارند از اینترنت برای به دست
آوردن انواع و اقسام اطلاعات استفاده کنند.
اغلب نوجوانان و جوانان به علت احساسات تنهایی ، نداشتن اعتماد به نفس
مواجه شدن با افراد و نداشتن دوست همسن و ... وارد اتاقهای گفتگو میشوند و
چون دنیای موجود در این اتاقها مجازی است؛ لذا نوجوان ممکن است به دام
افراد شیاد بیفتد .
جستجو کردن در مورد نتایج مسابقات ورزشی ، وضع آب و هوا، اخبار، کاریابی و
رتبه بندی اجناس و خدمات ، مورد علاقه مردان هستند . مردان همچنین از
اینترنت برای سرگرمی ، شنیدن موسیقی ، جمع آوری اطلاعات پیرامون دل
مشغولیهای شخصی یا عضویت در گروههای ورزشی استفاده میکنند .
در مقابل ، زنان اینترنت را به دلیل فرصتهایی که برای حفظ و توسعه روابط
انسانی به آنها میدهد ، دوست دارند . زنان در اینترنت بیشتر سراغ ایمیل
میروند ، مطالب مربوط به سلامت و بهداشت را جست وجو میکنند ، از نقشههای
مسیریاب استفاده میکنند و موضوعات دینی را مطالعه میکنند.
فاطمه رئیسی
بخش اجتماعی تبیان
زیبایی خدادادی و بهره های شیطانی
کسانی که بی مهابا زیبایی هایی که خداوند متعال در اختیار آنان قرار داده
است را آویزه دست شیطان می کنند بدانند که که بزودی باید تاوان این گستاخی
را بپردازند.
چشم
انسان فطرتا گرایش به زیبایی دارد و به آن جذب می شود و افرادی که دارای
این خصیصه هستند خواه ناخواه مورد توجه واقع شده و دیگران به آنان اشتیاق
پیدا می کنند.
زیبایی از نعمت های ویژه ای است که جلوه و نمود آن بیشتر از بسیاری از نعمت
های آشکار و پنهان الهی است. این نعمت الهی در نگاه اوّل ممکن است تنها یک
نعمت صرفاً ظاهری به حساب آید. امّا باید توجه داشت که در ورای این ظاهر
زیبا، جمال باطنی نیز وجود دارد.
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند: از زیبارویان
پیوسته طلب خیر کنید، زیرا زیبایی صورت نشانه آن است که افعال آنها هم نیکو
باشد و در بعضی از فرمایشات اهل بیت علیهم السّلام این نعمت را یکی از
مؤلفه های کمال فردی معرفی شده است. امام صادق علیه السّلام : هر کس این سه
خصلت را دارد، فردی کامل است. 1ـ عقل 2ـ زیبایی و 3ـ نیکو سخن گفتن.( تخف
العقول ص 303)
پس نگاه یک سویه به این عنایت الهی و توجه به بعد ظاهری آن، در بسیاری
موارد به کبر و خودپسندی منجر می شود. و در حقیقت آفت این نعمت همین بالیدن
به خویشتن و فراموشی صاحب نعمت و خالق است. در این باره به سخنان گهرباری
از نبی گرامی اسلام صلی الله علیه و آله توجه نمائید.
ما به علت اینکه در دنیا صاحبان نعمت و قدرت هستیم، اگر معادی هم باشد به
همین دلیل که در دنیا به ما داده اند، در آخرت هم بهره مند خواهیم شد.
خصوصیاتی در خود ما بوده که این ها را به ما داده اند
1ـ رسول گرامی صلی الله علیه و آله و سلم به امیرالمؤمنین علی علیه السّلام
می فرمایند : .... آسیب زیبایی ، بالیدن به خود است ... ( تحف العقول ، ص
21 )
2ـ رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند: آفت جمال و نیکوی ، تکبّر ورزیدن است.( اسرار التوحید ، ص 465 )
3ـ پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرموده اند: آفت جمال، تکبّر و خوش آمدن از خویش است.( نزهة النواظر ، ص 80
تکبّر عبارت است از عصیان در برابر نعمتی که به تو داده شده و آن را حقّ
خویش می دانی که اگر ما عزیز نبودیم ، اینها را به ما نمی دادند. به همین
دلیل است که بعضی از اهل قدرت می گویند: « وَلَئِن رُّجِعْتُ إِلَى رَبِّی
إِنَّ لِی عِندَهُ لَلْحُسْنَى»( فصلت 50 ) ما به علت اینکه در دنیا صاحبان
نعمت و قدرت هستیم، اگر معادی هم باشد به همین دلیل که در دنیا به ما داده
اند، در آخرت هم بهره مند خواهیم شد. خصوصیاتی در خود ما بوده که این ها
را به ما داده اند.
برای درمان این آفت بزرگ لازم است به دو نکته توجه داشته باشیم ؛
زندگی با چشمهای بسته (1)
الف ـ کبر از آنجا آغاز می شود که خیال می کنیم آنچه به ما داده اند ملاک
افتخار ماست. چیزهایی در ما بوده و باید همه چیز به ما وابسته باشد. ما
بزرگ بوده ایم. امّا اگر بدانیم که ما فقیر مطلق هستیم و هرچه هست ( از اصل
وجود تا تمامی نعمت ها ) از اوست دیگر جایی برای خودپسندی باقی نمی ماند.
«یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاء إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ
الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ »( 15 فاطر ) ای مردم، شمائید که به خدا نیازمندید، و
خداست که بی نیاز است و کارهایش همه پسندیده و زیباست.
ب ـ این دنیا براساس بیهودگی خلق نشده است و تمامی زوایای این خلقت عظیم بر
پایه حکمت خالق آن بناشده است. پس قطعاً در مقابل هر نعمتی که داده شده،
مسئولیت و پرسشی خوابیده است. «ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ
النَّعِیمِ ».( تکاثر 8 ) سپس آن روز که دوزخ را بنگرید، درباره هر نعمتی
که به شما ارزانی شده است از شما سؤال خواهد شد.
پس این نعمت از پروردگار متعال بریده نشده و به ما هم برنگشته است بلکه
نعمت ها مال اوست و به او هم برمی گردد و ما تنها حاملان آنها هستیم که
باید این بار امانت را به جای خود برگردانیم. با این توجّهات دیگر کبری نمی
ماند .
بنابراین وظیفه خوبرویان این است که از آفت این نعمت غافل نشوند تا دچار
کبر و خودپسندی نگردند و تلاش برای بجاآوردن صحیح و کامل مسئولیتی باشند که
در مقابل این نعمت وجود دارد. که آن مسئولیت حیاء و عفت است. مولا
امیرالمؤمنین علیه السّلام می فرمایند: زکاة الجمال العفاف (تضنیف غرر
الحکم ، ص 105 و مستدرک الوسایل ج 7 ص 46 )
این زیبایی به ویژه برای زنان سرمایه است و طبیعت هر سرمایه ای آن است که
از یک سو سودمند و از سوی دیگر، فسادانگیز است که در حقیقت، لطافت و زیبایی
و جوانی با عفت پیشگی ماندگار می شود
حیاء و عفت از تمامی انسان ها نیکو و لازم است و از زیبارویان نیکوتر و
لازم تر و در روایات آن را وسیله رسیدن به هر زیبایی دانسته اند
امام علی علیه السّلام می فرمایند : حیاء وسیله رسیدن به هر زیبایی است.(
تحف العقول ، 79 ) در نتیجه فردی که از چهره ای زیبا برخوردار است از یک
طرف برای رسیدن به زیبایی ها لازم است به رعایت عفّت بپردازند. و از سوی
دیگر برای حفظ حریم خود و دیگران، حیاء را سرلوحه کارهای خویش قرار بدهد.
پرواضح است اگر این افراد بخواهند، می توانند با دام چهره زیبای خود،
بسیاری از زندگیها را به راحتی بهم زده و ردّ پایی از خود در دلها و ذهنها
باقی بگذارند که آثار شوم این امر، هم در دنیا و هم در آخرت دامن گیر وی
خواهد شد.
شکر این نعمت این است که آنرا در مسیر جلب انسان ها و هدایت ایشان به سوی
خداوند قرار دهید. انبیای الهی زیبا بودند و این موضوع باعث توجه و عشق
انسان ها به ایشان بوده است و همین علاقه مندی زمینه و ابزار مهمی برای
هدایت مردم به شمار می رفته است. خدای متعال اگر انبیای خویش را از میان
افراد زشت انتخاب می کرد آنها نمی توانستند این تأثیر را داشته باشند و
مردم به آنها اقبال لازم را نشان نمی دادند. شما حساب کنید مردم سخن خوب را
از فرد زشت منظر بهتر می پذیرند یا از فرد زیبا. کسی که زیبا است بهتر می
تواند در دلها اثر بگذارد و رفتار و گفتار او می تواند مایه هدایت باشد.
همانطور که شاهدیم که نوجوانان و جوانان هنر پیشه های خوش سیما را الگویی
برای خود قرار می دهند و در هر زمینه ای سعی در تقلید از ایشان دارند .
کودک چشم
اما افسوس که بسیاری از آنان به زیبای جمال خود غره گشته و اصلا متوجه نقش
تأثیر گذار خود در جامعه نیستند و مسؤلیت سنگین خود را در مقابل نعمتی که
به آن ها داده شده است را نادیده می گیرند .
بسیاری از زیبا رویان راه به بیراهه می روند و مستند از توجهات اطرافیان و
غافلند از قیامت ای کاش نمی گذاشتند در سایه ی کبر و غرور سیرت زیبایشان به
زشتی گناه آلوده شده و تباه شود .
این زیبایی به ویژه برای زنان سرمایه است و طبیعت هر سرمایه ای آن است که
از یک سو سودمند و از سوی دیگر، فسادانگیز است که در حقیقت، لطافت و زیبایی
و جوانی با عفت پیشگی ماندگار می شود.
روح عفاف، کنترل کننده رفتار و متانت است که با حیا زیباتر می شود. خداوند
در قرآن، دختران شعیب را نمادی از عفاف معرفی می کند و عفت ورزی آنان را با
واژه «تَمْشی عَلَی اسْتِحیاءٍ، حرکت و راه رفتن او در کمال حیا و عفت»،
بیان می دارد و نجابت آنان را به دلیل نوع راه رفتنشان در حضور حضرت موسی
تحسین می کند.
دختر شعیب در بازگشت به پدر گفت: پدر، او (حضرت موسی) را به خدمت گیر که او خدمتگزاری نیرومند و امانتدار است.
حضرت شعیب گفت: نیروی وی را به کشیدن دلوها شناختم، ولی امانتداری او را چگونه شناختی؟
کسانی که بی مهابا زیبایی هایی که خداوند متعال در اختیار آنان قرار داده
است را آویزه دست شیطان می کنند بدانند که که بزودی باید تاوان این گستاخی
را بپردازند
دختر گفت: موسی در بازگشت گفت: راه را به من نشان بده و خودت از پشت سر
بیا، زیرا ما آل یعقوب به پشت زنان نظر نمی افکنیم. بدین گونه او به خاطر
پرواپیشگی، به امانتداری شناخته شد.
بهره گیری منحرف و مخدوش از «زیبایی و جمال نیکو» به عنوان بهترین موهبت الهی، کفران نعمتی است که از فرجام آن باید ترسید .
کسانی که بی مهابا زیبایی هایی که خداوند متعال در اختیار آنان قرار داده
است را آویزه دست شیطان می کنند بدانند که بزودی باید تاوان این گستاخی را
بپردازند.
یک حکایت جالب
مولوی در دفتر پنجم مثنوی، در این باره حکایتی چنین دارد: «روزی حکیمی برای
گشت و گذار روانه صحرا شد و در آن دشت جان افزا، طاووسی را دید که پرهای
خود را می کَند. حکیم که از کار او تعجب کرده بود، دلیل این امر را می پرسد
و می افزاید: چگونه راضی می شوی که چنین زیورهای زیبایی را از خود دور کنی
و روی خاک بریزی؟! هیچ می دانی که حافظان و قاریان قرآن، پرهای تو را میان
قرآن کریم می نهند و مردم برای پرهای تو ارزش فراوانی قائل می شوند؟ طاووس
در پاسخ می گوید: ای حکیم! هیچ می دانی که به خاطر همین پرهای زیبا و
رنگارنگ، چه بلاها که از سوی مردمان به من می رسد و بر اثر طمع آنها، چه
گرفتاری ها که در من پدید آمده است».
ای بسا صیاد بی رحمت مدام * بهر این پرها نهد هر سُوم دام
چند تیرانداز بهر بال ها * تیر سوی من کشد اندر هوا
از این حکایت می توان استفاده کرد که نعمت های دنیوی، ارزش دل بستگی ندارد و
حتی نمی توان به جذاب ترینِ این نعمت ها که زیبایی است، بالید و فخر
فروخت؛ زیرا نعمت زیبایی به طور طبیعی سبب «طمع ورزی» دیگران می شود و
مشکلات فراوانی را برای شخص در پی خواهد داشت.
مولانا در مثنوی خویش چنین می سراید:
دشمن طاووس آمد پرّ او * ای بسا شه را بکشته فرّ او
گفت من آن آهُوَم کز ناف من * ریخت این صیاد، خون صاف من
ای من آن روباه صحرا کز کمین * سر بریدندش برای پوستین
ای من آن پیلی که زخم پیل بان * ریخت خونم از برای استخوان
منابع : وبلاگ آموزه
سایت تابناک
وبلاگ جام ادب
تبیان
تهاجم فرهنگی و جوانان و نوجوانان
آن چه که در تهاجم فرهنگی باید بیشتر مورد دقت و توجه قرار گیرد این است که
تهاجم فرهنگی، ابزار مناسب و مقتضی را برای پیشبرد اهدافش در میان جوانان،
پسران و دختران، جست جو می کند. ایجاد انگیزه برای دوستی با جنس مخالف،
تلاش برای عادی جلوه دادن این قبیل دوستی ها، رواج بی بند و باری، قطع
ارتباط فرهنگی میان نسل جوان و ارزش های دینی و معنوی، ایجاد تزلزل در
روابط صمیمانه خانوادگی، دامن زدن به بحران شک و تردید نسبت به باور ها و
معتقدات مذهبی، همه و همه شکل هایی از تهاجم فرهنگی غرب علیه ملت به پا
خاسته ایران و نسل جوان ماست.
شیوه های مقابله با تهاجم
حال باید پرسید مربیان ما در قبال تهاجم فرهنگی چه رسالتی بر عهده دارند؟ و
چه روشی در قبال این پدیده باید در پیش گرفت؟ ذیلاً به بیان یکی از شیوه
های رویارویی با تهاجم فرهنگی می پردازیم:
1. روش ایجاد بینش نسبت به غرب
روش ایجاد بینش در قبال تهاجم فرهنگی به دو عامل متکی است:
الف) غرب را خوب بشناسید و بشناسانید.
غرب شناسی به مفهوم شناخت ماهیت، عملکرد و شیوه های تبلیغاتی غرب می باشد.
دانش آموزان نوجوان با آگاهی از خصلت های حاکم بر تفکر غرب و جهتگیری های
آن در قبال ملل جهان سوم و دنیای اسلام از ماهیت غرب بخوبی آگاهی می یابند و
نوع مواجهه و مکانیسم برخورد خود را مشخص می نمایند. بدون شک هر گونه موضع
گیری اصولی و صحیح در قبال دشمن، مشروط و منوط به شناخت دقیق و کامل اوست و
گرنه به برخورد های اتفاقی و کور دست خواهیم زد.
مربیان امور تربیتی با تبیین حرکت ها و خیزش های اسلامی در قرن اخیر در
قبال سیاست های توسعه طلبانه و تجاوز کارانه غرب، بینش تاریخی و اجتماعی
دقیقی در دانش آموزان ایجاد می کنند و در این زمینه از حادثه تاریخی کم
نظیری که به امر میرزای شیرازی با فتوای تحریم تنباکو به وجود آمد تا پدیده
بزرگ قرن یعنی انقلاب اسلامی ایران، به بررسی و تحلیل می پردازند و با
آنان به گفت گو می نشیند و ماهیت تمامی توطئه های غرب علیه اسلام و
مسلمانان را برای دانش آموزان افشاء می نمایند تا آن ها را سیر تحولات
رویارویی اسلام و غرب بخوبی آشنا شوند.[1] چنین شناختی از غرب و حالت سلطه
طلبی آن، قدرت پوشالی و کاذبی را که غرب به خود گرفته است، کنار می زند و
چهره واقعی آن را می نمایاند.
ب) غرب باوری را نفی کنید.
قبلا اشاره شد که «غرب ستیزی» متوقف بر «غرب شناسی» و آگاهی از ماهیت غرب
است. اگر جوانان و نوجوانان ما در این خصوص نیک بیندیشند و پرده از چهره
فریبنده غرب برگیرند و تمدن درون تهی و متزلزل آن را بدرستی بشناسند، دیگر
دلبسته آن نخواهند شد. بلکه باید افزود آن هایی که گرفتار «غرب باوری»
هستند ظواهر تمدن غرب را به مثابه بواطن آن گرفته اند.
نسل جوان تا زمانی از غرب آسیب پذیر است که در خود اعتماد به نفس کافی برای
مقابله با مظاهر غرب را نیافته است. در این صورت با کمترین ضربه فرو می
ریزد و از پای می افتد.
برای آسیب ناپذیری در برابر غرب، باید اعتماد به نفس جوانان و نوجوانان را
به آن ها باز گرداند؛ آن گونه که هیچ مانعی را در سر راه خود برای پیشرفت
علمی و تکنولوژیکی احساس ننمایند و به خدا در رسیدن به هدف ایمان داشته
باشند و به توانایی های خود در این راه باوری عمیق پیدا کنند.
2. بازیابی هویت
هویت جویی، از اصلی ترین و مهم ترین شیوه های برخورد با این پدیده است.
جوانان و نوجوانانی که از معرفت به هویت خویشتن برخوردارند و این جایگاه را
به مدد ارتباط با مربیان خود احراز می کنند، توان مقابله با تهاجم را
دارند. نسلی که هویت خویش را می یابد، نفوذ ناپذیر است و قدرت لازم را برای
تحلیل و تفسیر وضعیت رویداد های فرهنگی دارا می باشد. از این رو تلاش در
جهت باز شناساندن هویت نوجوانان و جوانان، از ضروریات مبارزه فرهنگی است.
در حقیقت باید پرسید، کسی که هویت خویش را گم کرده است، چه چیزی را می تواند بیابد؟
خود را گم کردن در یک تعبیر روشن و مختصر به معنی قطع پیوند های انسان با
فطرت خویش، ریشه های خانوادگی و فرهنگی و ارزش ها و باور های عمیق دینی و
مذهبی است و در یک کلمه، فقدان تمامی سرمایه های معنوی و فکری است. هویت
خود را گم کردن، یعنی انسان با آشنا ترین، نزدیک ترین و صمیمی ترین وجودی
که می شناسد، قطع رابطه کند و خلأ عمیق و دردناکی که از پی آن به وجود می
آید، راه را برای نفوذ هر جنبه از ابعاد فرهنگ بیگانه، هموار می سازد.
با چنین برداشتی از «هویت گم شده» نه فقط کسانی که به ارزش ها و باور های
خویش پشت کرده اند، بلکه آنهایی که از رشد و تکامل معنوی بازمانده اند، بی
آن که جذب ارزش های بیگانه شوند نیز دچار درد بی هویتی هستند؛ به ویژه
جوانان و نوجوانانی که در مهمترین مرحله شکل گیری هویت و شخصیت خویش هستند
از آسیب پذیری بیشتری برخوردارند.
3. درک هویت فرهنگی: شناخت یک فرهنگ در حقیقت معرفت به ویژگی های مشاهیر،
ارزش ها و برتری های آن فرهنگ نسبت به سایر فرهنگ هاست. نسل جوان، باید به
امتیازات فرهنگ اسلام و ملی خویش، آشنا باشد تا در مقابله با فرهنگ های
بیگانه، از اعتماد به نفس بالایی برخوردار باشد. تاریخ تحلیل «فرهنگ خودی» و
مطالعات تطبیقی فرهنگ های معاصره، و به ویژه بررسی در ماهیت انقلاب اسلامی
و تأثیری که انقلاب معادلات سیاسی اجتماعی جهان معاصر داشته است جوانان را
در برابر نفوذ فرهنگ بیگانه مقاوم می کند و این امر با بازگشت فرهنگ خودی،
امکان پذیر خواهد بود.[2]
4. احیای ارزش ها (درک هویت فرهنگی)
تهاجم فرهنگی به گونه خاصی به ارزش ها یورش برده و آن ها را زیر نفوذ خود
قرار می دهد. سنگین ترین حملاتی که از ناحیه بیگانگان متوجه فرهنگ یک جامعه
می شود، ارزش های آن فرهنگ را زیر ضربات خود قرار می دهد؛ به عنوان مثال،
زمانی که دشمنان در صدد تخریب فرهنگ اسلامی بر می آیند، ابتدا ایمان نسل
جوان را به این گونه ارزش ها که جوشیده از عمق اعتقادات و باور های اسلامی
است، متزلزل می کنند و سپس او را در برابر جذبه های خیره کننده فرهنگ خود
به یکباره دچار انفعال می نمایند و نسلی که در صدد است تا خود را از انفعال
سیاسی و اخلاقی، به موضع گیری صحیح بکشاند، غالباً مقهور همان ارزش های
بیگانه شده و آن ها را بر ارزش های اصیل اسلامی رجحان می بخشد و نه تنها
موضع گیری درستی اتخاذ نمی نماید بلکه به صورت موجودی مسخ شده جلوه می کند
که حرفی برای گفتن و ارزشی برای دفاع کردن و موضعی برای اتخاذ کردن ندارد و
این دقیقا همان مرحله ای است که بیگانگان درصدد تحقق آنند؛ به این مفهوم
که نسل رشید و آگاه مسلمانان را از درون تهی ساخته و در محراب ارزش های
درونی، قربانی کنند و به مسلخ ارزش های خودی بکشانند.
احیای ارزش های اسلامی گام عملی و مهم دیگری است که در این راه باید
برداشته شود و این فریضه را اندیشمندان و دل آگاهانی باید به جا آورند که
از یک سو، در شناخت نوجوانان کارآمد باشند و از سوی دیگر، ارزش های اسلامی
را در عمق جان خویش باور کرده باشند.
4 ـ 1. شخصیت جوان از دیدگاه قرآن کریم را به تصویر بکشند.
ترسیم شخصیت جوان از دیدگاه قرآن کریم، جایگاه معنوی آن ها را بدیشان می
نمایاند و راه را برای تقویت مبانی فکری و اخلاقی آنان هموار می کند.
برگزاری گردهمایی هایی با همین عنوان از نوجوانان و جوانان و طرح چشم انداز
های قرآنی در زمینه مسائل ذی ربط، تعادل فرو ریخته آن ها را به نفع ارزش
های معنوی برقرار می سازد.
4 ـ 2: شخصیت جوان از دیدگاه معصومین ـ علیه السلام ـ ، را ترسیم کنید.
به تصویر کشیدن شخصیت جوانان از دیدگاه معصومین ـ علیهم السلام ـ افق روشنی
را که از قرآن کریم پرتو بخش زندگی شان شده، باز تر و گسترده تر می سازد؛
به ویژه آن که دیدگاه پیشوایان دین پیوسته متمرکز بر حفظ شخصیت و منزلت
نوجوانان و جوانان بوده و هست. این امر، موجب جذب نسل آینده ساز کشور به
ارزش های دینی می شود.
3 ـ 3ـ میز گردها و جلسات گفت و شنود برگزار نمایید.
تشکل میز گرد ها و جلسات گفت و شنود با جوانان در مراکز فرهنگی می تواند باب احیای ارزش ها را بخوبی باز کند.
در هر مبارزه، حریفان برای زدن ضربه به یکدیگر، نیاز به جای محکمی دارند تا
با تکیه بر آن بتوانند ضمن حفظ تعادل خویش، موفق به وارد آوردن ضربه شوند.
نسل جوان ما که در برخورد با فرهنگ بیگانه به مصاف آمده است، زمانی می
تواند ضربه کاری را بر دشمن فرود آورد که جای پایی همچون ارزش های دینی و
معنوی بجوید و آن را نقطه اتکاء خویشتن قرار دهد و علاوه بر حفظ تعادل
خویش، بر حریف فائق آید.
4 ـ 4ـ الگو های علم و اخلاق ارائه دهید.
زندگی نامه های بزرگان علم و اخلاق که جوشیده از بطن فرهنگ اسلامی هستند،
تأثیری عمیق بر تار و پود شخصیت نسل جوان می گذارد و قبل از آن که قلب حساس
و دل زلال این نسل به شوائب فرهنگی بیگانه آلوده شود، الگوها و اسوه های
ایمان، خلأ های وجودی او را آکنده از سرچشمه زلال ارزش های اسلامی می کنند
تا روزنه ها بر نفوذ هر بیگانه ای مسدود شود.
امام علی ـ علیه السلام ـ ضمن بیاناتی به فرزندشان امام مجتبی ـ علیه السلام ـ می فرمایند:
«فرزندم، قبل از آن که قلبت نفوذ ناپذیر شود، من به ادب آموختن به تو اقدام کردم.»[3]
4 ـ 5ـ جوانان را با معارف ناب اسلامی آشنا کنید.
عرفان اسلامی با غنایی کم نظیر می تواند به شکلی مطلوب و روان، به نوجوانان
و جوانان ارائه شود و سرگذشت استوانه های ایمان نظیر «اویس قرنی» ذهن
متفحص و مستعد این نسل را از شکوه عرفان، بالنده و آکنده سازد؛ به ویژه آن
که اویس قرنی در جوانی به مدارج عالی ایمان دست یافت و در راه حفظ عقیده و
آرمان خویش به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
4 ـ 6 ـ فرهنگ بسیجی و شهادت طلبی را ترویج کنید.
ترویج تفکر بسیجی به گونه ای که یادآور فرهنگ شهادت طلبی در زمان جنگ باشد و
در زمان حاضر همان فرهنگ با نفی الگوهای غربی، مروج روح سادگی، پاکی و
سازندگی باشد. تفکر بسیجی، همان زمزمه های عارفانه دعای کمیل، رایحه دل
انگیز نماز شب و دعای توسل با سوز و گدازی است که سال ها پشت سنگر ها و
سنگرنشینان را گرم می کرد و با زیارت عاشورا به اوج وحدت روحی و حمایت
اسلامی می رسید که «انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم الی یوم القیامه».
پی نوشتها :
[1]. در این زمینه کتاب های «نهضت های یک صد ساله اخیر» و «پیرامون انقلاب
اسلامی» از استاد شهید مطهری و نیز کتاب «ماهیت انقلاب اسلامی» از دکتر رضا
داوری جهت مطالعه بیشتر توصیه می گردد.
[2]. جوان و نیروی چهارم زندگی، محمد رضا شرفی، نشر سروش، 1381، ص 166 ـ 165.
[3]. فبادر تک بالادب قبل ان یقسوا قلبک.
محمد رضا شرفی - تلخیص از کتاب بینش های تربیتی، ص 169 - 185